هر كه دلآرام ديد از دلش آرام رفت،چشم ندارد خلاص هر كه در اين دام رفت... . دهه هفتاديها، با شنيدن اين تصنيف، چهره جمالالدين منبري جلوي چشمانشان عيان خواهد شد؛ آوازي زيبا كه در دو دهه گذشته بر زبانها جاري بوده است. منبري، متولد 1339 در محله اميريه تهران، از سال 1355 فراگيري موسيقي را آغاز كرد. وي علاوه بر خوانندگي، با سنتور و تنبك آشنايي كامل داشته و همچنين در زمينه آهنگسازي و سلفژ و موسيقيهاي كلاسيك سالها تحصيل و تدريس نموده است. ساز تخصصي استاد سنتور است. وي آموزش موسيقي را در دانشكده هنرهاي زيبا و كلاسهاي خصوصي و عمومي زير نظر استاداني چون شجريان،پايور،سرير، دهلوي، رياحي و استاد عليرضا مشايخي طي كرده است. او با صدا و سيما و وزارت فرهنگ ارشاد اسلامي نيز همكاري گستردهاي دارد.
یادتو
شعر:شیخ اجل سعدی
خواننده: جمال الدین منبری
آهنگ ساز: محمد سریر
هر که دلارام دید از دلش آرام رفت چشم ندارد خلاص هر که در این دامرفت
یاد تومیرفت و ما عاشق و بی دل بدیم پرده برانداختی کار به اتمام رفت
ماه نتابد به روز چیست که در خانه تافت سرو نروید به بام کیست که بر بام رفت
1355 شاعر:اکبر ذوالقرنین آهنگ ساز:رضاقلی ملکی خواننده :محسن قمی قطعه «دارم از یاد تو میرم» با صدای محسن قمی
«محسن قمی»خواننده ی قدیمی موسیقی کشور پس از بیش از سه دهه، فعالیت های موسیقایی خود را از سر گرفته است. او به زودی آلبوم جدیدی با همکاری چهره های صاحب نام موسیقی ایران روانه ی بازار خواهد کرد.
محسن قمی قطعه ی قدیمی «دارم از یاد تو میرم» خود را برای تجدید خاطره ی دوستدارانش منتشر کرده . انه ی این قطعه را «اکبر ذوالقرنین» سروده، آهنگسازش «رضاقلی ملکی» است و «آندرانیک» آن را تنظیم کرده است.
نی حدیث راه پر خون میکند قصههای عشق مجنون میکند در غم ما روزها بیگاه شد روزها با سوزها همراه شد روزها گر رفت گو رو باک نیست تو بمان ای آنکه چون تو پاک نیست
شمع و پروانه منم، مست میخانه منم رسوای زمانه منم، دیوانه منم یار پیمانه منم، از خود بیگانه منم رسوای زمانه منم، دیوانه منم
چون باد صبا دربهدرم، با عشق و جنون همسفرم شمع شب بیسحرم، از خود نبود خبرم رسوای زمانه منم، دیوانه منم
تو ای خدای من، شنو نوای من زمین و آسمان تو میلرزد به زیر پای من مه و ستارگان تو میسوزد به نالههای من رسوای زمانه منم، دیوانه منم
وای ازین شیدا دل من، مست و بیپروا دل من مجنون هر صحرا دل من، رسوا دل من لاله تنها دل من، داغ حسرتها دل من سرمایه سودا دل من، رسوا دل من
خاکستر پروانه منم، خون دل پیمانه منم چون شور ترانه تویی، چون آه شبانه منم رسوای زمانه منم، دیوانه منم
نام ترانه: بهشت یاد :برگرفته ازنسخه قدیمی تصنیف شب رویا باصدای خانم پریسا نام آلبوم: نیلوفرانه (1) خواننده: علیرضا افتخاری آهنگ ساز: عباس خوشدل، با اهتمام: فریدون شهبازیان شاعر: قیصر امینپور
ای نامت از دل و جان در همه جا به هر زبان جاری است
عطر پاک نفست سبز و رها از آسمان جاری است نور یادت همه شب در دل ما چو کهکشان جاری است
تو نسیم خوش نفسی، من کویر خار و خسم گر بهفریادم نرسی، من چو مرغی در قفسم تو با منی اما، من از خودم دورم چو قطره از دریا، من از تو مهجورم
با یادت ای بهشت من آتش دوزخ کجاست عشق تو در سرشت من با دل و جان آشناست چگونه فریادت نزنم، چرا دم از یادت نزنم، در اوج تنهایی اگر زمین ویرانه شود، جهان همه بیگانه شود، تویی که با مایی
شب رویا
خواننده: پريسا
ترانه سرا: لعبت والا
آهنگ ساز: عباس خوشدل
دور از رویت همه شب تا به سحر شرر به جان دارم
چونشمعیدر دل و جان آتش غممن نهان دارم
نالم چوننیز غمت نام تو را بر زبان دارم
من نهال بی ثمرم من فغان بی اثرم
چون از او جویم خبری؟من که از خود بی خبرم
چو روح سرگردان ز خود گریزانم
چوقایق لرزان اسیرطوفانم
وای از اینشام تار منآن شب رویا کجاست
امشب کو آن ستارگان آنمه زیبا کجاست؟
چرا کهشب پایان نشود؟ چراسحر تابان نشود؟ فغان ز تنهایی
بر آسمان هر سو نگرم،دو دیده در راه سحرم، مگر توباز آیی
پریسا(فاطمه واعظی) در ۲۵ اسفند ۱۳۲۸ در شهسوار (تنکابن فعلی) متولد شد. از کودکی و در دوران تحصیل با تشویقهای پدرش در برنامههای هنری شرکت میکرد تا اینکه در مسابقات هنری مدارس در رشتهٔ آواز رتبهٔ اول را در بین تمام دانشآموزان سراسر کشور کسب کرد و از آن زمان با محمود کریمی که از اعضای هیئت داوران بود آشنا و برای آموزش موسیقی ایرانی (دستگاهها و ردیف موسیقی سنتی) شاگرد ایشان شد. بعد از دو سال برای آغاز کار حرفهای، وارد وزارت فرهنگ و هنر وقت شد.
همکاری پریسا با وزارت فرهنگ و هنر مدت پنج سال ادامه داشت، که در این مدت برنامههایی در تلویزیون اجرا کرد و کنسرتهایی در تهران و بعضی شهرستانها و نیز همراه با گروههای مختلفی که در آن وزارتخانه فعال بودند، کنسرتهایی در خارج از کشور برای معرفی موسیقی سنتی ایران برگزار نمودند.
در سال ۱۳۵۲ با امیر افرازازدواج کرد و حاصل آن سه فرزند با نامهایسارا، لیلا و دارا میباشد. بعد از ازدواج همکاری پریسا با مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی آغاز شد و تا سال ۱۳۵۷ ادامه داشت. در این دوران در محضر استاد دوامی نیز با سبک اجرای تصنیفهای قدیمی و آواز سنتی آشنایی پیدا کرد.
مجموعه فعالیتهایی که در این دوران انجام داد عبارتند از شرکت در سه جشن هنر شیراز، اجرای چند برنامه در تلویزیون، دانشگاه تهران، باغ فردوس، تئاتر شهر و اجرای کنسرتهای متعدد در خارج از کشور.
از سال ۱۳۷۰ در پی دعوت مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی سنتی برای تعلیم آواز ایرانی به خانمها به همکاری با آن مرکز پرداخت. اکنون چند سالی است که به تعلیم خصوصی بانوان در منزل و همچنین اجرای موسیقی سنتی ایران در خارج از کشور میپردازد
اوره آسمین ارمان ارمان دگورمژن دگورمژن کریه برخان خاده جان دبارژن همدل هوال عزیز جان ته ناویژم چاو شور پرن ارمان ارمان سره ساوو اورزه لنگه هوال جان ورین راوه؟ بکن برا عزیز جان درد بلاوه ترجمه به زبان پارسی ابرهای آسمان می غرند (دل پری دارند) گله بره ها زار می زنند (بارژ: بع بع حاصل از دلتنگی برای دیدن و خوردن شیر مادر توسط بره را گویند) ای یار و همدم من، من تو را ترک نمی کنم حسودان زیادند مواظب خودت باش اسپند سر راه خودت دود کن بخند و شادی کن تا غمها و دردهایت دور بشوند
----------------------------- ترکه مه کر الله خاده ارمان ارمان دلبره من، دلبره من داغت دانی یاره جان جیگر من بو خراوو و مال خراو دلبره من ترجمه به زبان پارسی خدایا دلبرم ترکم کرده است یار من داغی روی دلم گذاشته است داغون و خانه خراب شده ام ای دلبر من ----------------------------- خه ور نه وو الله خاده ارمان ارمان ژه یاره من کمانداره بی مروت بر دل من خه ور نه وو عزیزه ژه یار من ترجمه به زبان پارسی خدای من از یار من خبری نشد ابروکمان بی محبت دلم را برد عزیز من از یار من خبری نشد ----------------------------- بالاخانه ارمان ارمان ارمان ارمان خشت و نیمه ارمان ارمان خشت و نیمه فه که یاره هواله کانیا جیمه فه که یاره هواله کانیه جیمه للای لای ترجمه به زبان پارسی بالا خانه خشت و نیم است (حالتی نیمه ساخت دارد) لب و دهان یار من زلال و زیباست لب و دهان یار من زلال و زیباست
چشمه جیم: چشمه ای که دور و بر آن پر از سبزه و چمن است و آب زلالی دارد بالا خانه: خانه دو طبقه را گویند ----------------------------- (محسن) سر هلینم ارمان ارمان ارمان ارمان له کویران له کویران چه ره بوومه یاره جان خانه ویران له وی کارا مال خراو بومه حیران للای لای سر به کوه و بیابان بگذارم ای یار عزیزم دیدی چگونه خانه ویران شدم ای خانه خراب هنوز توی این کار حیران مانده ام ----------------------------- بالاخانه ارمان ارمان ارمان ارمان خشت و نیمه خشت و نیمه فه که یاره هواله کانیا جیمه فه که یاره هواله کانیه جیمه للای لای ترجمه به زبان پارسی : بالا خانه خشت و نیم است (حالتی نیمه ساخت دارد) لب و دهان یار من زلال و زیباست لب و دهان یار من زلال و زیباست ----------------------------- (یلدا) ترکه مه کر الله خاده ارمان ارمان دلبره من، دلبره من داغت دانی یاره جان جیگر من بو خراوو و مال خراو دلبره من للای لای ترجمه به زبان پارسی: خدایا دلبرم ترکم کرده است یار من داغی روی دلم گذاشته است داغون و خانه خراب شده ام ای دلبر من ----------------------------- خه ور نه وو الله خاده ارمان ارمان ژه یاره من ژه یاره من کمانداره بی مروت بر دل من خه ور نه وو عزیزه ژه یار من للای لای شاه سیاران ارمان ارمان ارمان ارمان کا گلا من ترجمه به زبان پارسی خدای من از یار من خبری نشد ابروکمان بی محبت دلم را برد عزیز من از یار من خبری نشد ای شاهسواران گل من کجاست؟
کمتر گیلانی وجود دارد که آشنایی با صدای دلنشین و زیبای فرامرز دعایی آشنا نباشد و از آثار بسیار زیبا و دلنشین این خواننده محبوب گیلانی خاطره های تلخ و شیرین نداشته باشدفرامرز دعایی متولد 1331 و فرزند نورالدین دعایی از پیشکسوتان عرصه موسیقی گیلان است، بسیاری از ترانه های عاشقانه ی او پیش از انقلاب 57 با همکاری اساتید ادب و موسیقی گیلان نظیر :شیون فومنی با اشعارش، استاد ويسانلو با ويولون، احمدسيگارچي باعود، هوشنگ افتخاري با ضرب، داريوش عليزادهبا سنتور و جمشيد مرادي با ويولون ساخته شده که می توان ترانه هایی چون فدایی، تی ناز مرا بیه، فریده (سربازی)، گل مریم، شب که بوشوم بخانه و... را نام برد. ترانه هایی که جزء جدایی ناپذیر حافظه موسیقیایی مردمان گیلان شده ودلدادگی های بسیاری با آنها ثبت گشته است
شیون فومنی
میر احمد فخرایینژاد متخلص به شیون فومنی در سوم دی 1325 هجری شمسی در شهرستان فومن از توابع استان گیلان چشم به جهان گشود.
وی تحصیلات ابتدایی را در فومن و رشت و تحصیلات متوسطه را در کرمانشاه گذراند و پس از اخذ دیپلم طبیعی به استخدام آموزش و پرورش مازندران درآمد. در سال 1348 وارد زندگی زناشویی شد. در کوچی عهده دار مدیریت و تدریس در یکی از مدارس فولاد محله ی ساری گشت و تا سال 1351 به کار تدریس مشغول بود. پس از آن نیز در دیگر نقاط گیلان به این شغل ادامه داد.
شیون در سال 1374 مبتلا به نارسایی کلیه شد و یک سال بعد برای درمان این نارسایی به وسیلهی دیالیز به تهران کوچ کرد و در همین سال با توجه به درد بی شمار، موفق به اخذ مدرک تحصیلی فوق دیپلم در رشتهی تجربی از دانشگاه تربیت معلم شد.
شیون فومنی در سال 1376 هجری شمسی پس از سال ها تدریس بازنشسته شد. او در شهریورماه 1377 پس از یک دوره بیماری مزمن کلیوی و انجام پیوند کلیه در یکی از بیمارستان های تهران دار فانی را وداع گفت. آرامگاهش در بقعهی«سلیمان داراب» رشت بنا به وصیتش در کنار مقبرهی میرزا کوچک جنگلی قرار دارد
” کوات” نام یک گروه موسیقی محلی کرمانجی ( کردی ) در استان خراسان است. اعضای ۴ نفره این گروه به نامهای یلدا عباسی ، آیدا عباسی ، فاطمه اسماعیلیان و محسن میرزا زاده میباشند. وجود سازهای سه تار و سازهای کوبه ای اصالت آهنگ های این گروه را بخوبی بیان می نماید
کوات، در همه زمینه ها ساختارشکنی کرده است و در عین حال پختگی و اصالت کرمانجی را در خود دارد. از ریتم اجرا، صدای خواننده، ترانه و نحوه گردش نغمات گرفته تا ترکیب سازهای مختلف. کوات بر خلاف نامش طوفان است، طوفانی در موسیقی کرمانجی خراسان. آن را می توان ثمره تلاش تمام اهالی موسیقی کرمانجی در چند سال گذشته دانست. آهنگ های کوات هر چند کلامی کرمانجی دارند اما موسیقی آن برگرفته از فرهنگهای مختلف است و ماهیت آهنگ ها گاه به سوی شرق خراسان و هرات میرود.
آلبوم کوات با صدای محسن میرزاده و همخوانی یلدا عباسی سنتور: قاسم اهوارکی آواز: میثم قاضی میر سعید تار: شاهرخ شیران ویولن: حسن کوهستانی عود: مسعود عابدینی کمانچه: مهدی تنظیم کننده: حمید جاقری سرپرست گروه: محسن میرزاده
سعیدخسروي دکترداروسازودبیربازنشسته زیست شناسی هستم، که امروز درکناررب النوع رافت وشفقت ومهربانی روزگارمی گذرانم.آن عزیزی که نهال مهرومحبتش همچنان درفضای زندگیم گل افشانی وعطرافشانی می کند
**عزيزان برداشت ازوبلاگ باذکرماخذ آزاد می باشد**