علیرضا قربانی در پانزدهم بهمن ماه سال ۱۳۵۱ در تهران متولد شد. علاقه ی شدید وی به فراگیری قرائت قرآن در کودکی، او را بر آن داشت تا در این راه نزد استادان بزرگی، به تحصیل این هنر بپردازد.
در کنار یادگیری هنر قرائت قرآن، از عنفوان کودکی به یادگیری تصانیف قدیمی علاقه ی فراوانی داشت؛ بدین جهت از سال ۱۳۶۳ به طور جدی به فراگیری ردیف آوازی، تلفیق شعر و موسیقی، بینش و زیبایی شناسی در آواز موسیقی اصیل ایرانی همت گمارد و از محضر استادانی چون خسرو سلطانی، بهروز عابدینی، مهدی فلاح، دکتر حسین عمومی، استاد احمد ابراهیمی بهره مند گردید.
تحصیلات دانشگاهی و فارغ التحصیل شدن در رشته ی بیولوژی از دانشگاه شهید بهشتی، ایشان را از فراگیری موسیقی ایرانی دور نکرد، چنانکه آشنایی و معاشرت با استادانی چون علی تجویدی و فرهاد فخرالدینی دریچه های جدیدی از دنیای موسیقی ایران را به رویش گشود و ره آوردهای تازه ای از موسیقی ایرانی با نام های موسیقی گلها، برگ سبز و شاخه گل های رادیو را برایش به ارمغان آورد.
علیرضا قربانی از سال ۱۳۷۸ به عنوان خواننده ارکستر ملی ایران به رهبری فرهاد فخرالدینی به اجرای برنامه های متعدد در داخل و خارج از کشور پرداخته است.
شعر : راز دل
شاعر:بهادر یگانه
آهنگ ساز:همایون خرم
آواز:قربانی
ای بی وفا ، راز دل بشنو ، از خموشی من ، این سکوت مرا ناشنیده مگیر
ای آشنا ، چشم دل بگشا ، حال من بنگر ، سوز و ساز دلم را ندیده مگیر
امشب که تو ، در کنار منی ، غمگسار منی ، سایه از سر من تا سپیده مگیر
ای اشک من ، خیز و پرده مشو ، پیش چشم ترم ، وقت دیدن او ، راه دیده مگیر
دل دیوانه ی من به غیر از محبت گناهی ندارد ، خدا داند
شده چون مرغ طوفان که جز بی پناهی ، پناهی ندارد ، خدا داند
منم آن ابر وحشی که در هر بیابان به تلخی سرشکی بیفشاند
به جز این اشک سوزان ، دل نا امیدم گواهی ندارد ، خدا داند
ای بی وفا ، راز دل بشنو ، از خموشی من ، این سکوت مرا ناشنیده مگیر
ای آشنا ، چشم دل بگشا ، حال من بنگر ، سوز و ساز دلم را ندیده مگیر
دلم گیرد هر زمان بهانه ی تو ، سرم دارد شور جاودانه ی تو
روی دل بود به سوی آستانه ی تو
چو آید شب، در میان تیرگی ها، گشاید پر، روح من به شور و غوغا
رو کند چو مرغ وحشی ، سوی خانه تو
ای بی وفا ، راز دل بشنو ، از خموشی من ، این سکوت مرا ناشنیده مگیر
ای آشنا ، چشم دل بگشا ، حال من بنگر ، سوز و ساز دلم را ندیده مگیر
امشب که تو ، در کنار منی ، غمگسار منی ، سایه از سر من تا سپیده مگیر
ای اشک من ، خیز و پرده مشو ، پیش چشم ترم ، وقت دیدن او ، راه دیده مگیر